تفسیر ( و ترجمه ی ) ترانه ی Unforgiven III از گروه متالیکا :
دانلود اهنگ

(اختصاصی ازکلوب_متالهدها)
مردی
که به دنبال رستگاری بود ,قایق اش را به دریا می اندازد تا به سویش برود ,
ولی در راه درخشش گنج های مادی او را از مسیر اصلی منحرف میکند ،راه اش رو
عوض میکند و به سوی آن ها میرود ولی وقتی به دریا هایی از طلا رسید،
میبیند که آن واقعا چیزی نیست که انتظارش را داشت..
به خود میگوید:
"
به دنبال دریایی از طلا بودم, چه شد وقتی به آن رسیدم برایم آنقدر سرد و
بی روح شد؟ , حالا که مقصد دیگری برای رفتن ندارم , گم شدن ، چطور میتواند
برایم معنا داشته باشد؟ "
روز
هایش در میان مهی غلیظ و خفه کننده سپری میشد , در بیرون از "جهنم طلایی"
که در آن بود به دنبال زندگی میگشت ,درحالی که از درون هنوز حرص این دریای
طلایی را داشت , دیگران را متهم به مقصر بودن در این اتفاق میکرد ,ولی پیش
خودش میدانست که مقصر اصلی که نمیتواند او را ببخشد "خودش" است، نه کس دیگر
.
شاید اگر خودش را میبخشید و همه چیز را فراموش میکرد و دوباره به راه باز میگشت
میتوانست از آن جهنم رها شود ..
پس از مدتی قایق او نیز درست مانند زندگی ش در این راه به گِل مینشیند
و در بین سایه ها محو میشود .
او هم یک نابخشوده ی دیگر بود..
ولی آیا او تنها شخصی ست که تصمیمات بی فکرانه اش اینچنین موجب
بدبختی اش میشود ؟
او میتوانست به مقصد برسد ..
.
هتفیلد راجع به این ترک میگوید :
اگر قرار باشد آهنگی را صدبار پشت سر هم پخش کنم و خسته نشوم ، آن Unforgiven III خواهد بود !
